سلام.

از پارسال تا حالا هر چند وقت یکبار به بن بست میخورم و به شدت ناامید میشم و به خودکشی فکر میکنم. اما جرآت این کار رو ندارم. چون خدا گفته سزاش این کار جهنمه. و در هر ناامیدی پس از طی روزها بالاخره گشایش و در امیدی ایجاد شده. ولی چه فایده! وقتی دوباره آخرش به بن بست و انتهای خط امید میرسم. هنوز تسلیم نشدم. بهترین سالهای جوونیم به هدر رفته. ولی به قول یه دوست خیلی ها بودن که حتی تا 50 سالگی مقاومت کرده و دست به کار شده اند و تشکیل خانواده داده و و به خوشبختی رسیده اند. بیشتر از این که غبطه هم سن و سالهام رو بخورم غبطه جنس مخالف رو میخورم که زود ازدواج میکنند و دانشگاهها رو ماله خودشون کردند و دنیا رو هم دارند ماله خودشون میکنند. خانمها خصوصا خانمهای جوامع اسلامی بهتره پاشون رو از گلیمشون درازتر نکنند. خیلی تو دین براشون ارزش و احترام و مثل الماس بودن گذاشته شده. نمیتونم وارد جرئیات بشم ولی اگه نقش و تکالیف زنها و مردها در دنیا عوض میشد اونا الان از حسادت گوش شیطان رو کر کرده بودند. من که به دلیل بیماری فعلیم از تفاوتی که خدا در خلق بدن جنس نر و ماده گذاشته برام قابل هضم نیست. بعضی وقتها به شدت به خدا بد و بیراه میگم. خیلی خدا به جنس مذکر ظلم کرده. حیوانات رو نمیدونم ولی ما مردها رو آدم حساب نکرده انگار. ببخشیدا. انگار نه انگار ماله ما هم اسمش شرمگاهه. وارد جزئیات نمیشم. تا دعوام نکنند تا مسخرم نکنید.

یه آیه تو قرآن خوندم(فکر کنم سوره نسا بود) که خدا گفته که مردها و زنها نسبت به هم امتیازهایی دارند ولی نباید حسادت کنند و آرزوی داشتن امتیاز جنس مخالف رو بکنند. ولی دیگه دوره دوره ی زنهاست و روزبروز دارن گردن کلفت تر میشن. پیش گویی پیامبر اسلام اینه که زمانی میرسه که جمعیت خانمها 5 برابر(یا فکر کنم 50 برابر، اما از حافظه بد!) آقایونه. وامصیبتا. ما آقایون الانشم به نوعی سربازان بازیچه ی جنس مونث هستیم.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها